سکوت یک زمزمه...
سکوت یک زمزمه...

سکوت یک زمزمه...

تکرر دغدغه‌ها :)))

   بلاگر بودن دنیاییه که احتمالا تا بلاگر نباشین نمی‌تونین بفهمین زندگی‌کردن توش چه حسی داره. اوایل فقط و فقط واسه خودتون می‌نویسین. حتی واستون مهم نیست که کسی می‌خونه یا نه. کی وبلاگیُ که تازه شروع به کار کرده می‌شناسه و پیگیری می‌کنه؟ همین‌جوری ادامه می‌دین. تازه به دنیای وبلاگ‌نوشتن وارد شدین و کلی انگیزه واسه نوشتن دارین. وقتی بهش فکر می‌کنین با ذوق به این نتیجه می‌رسین که چه‌قدر اتفاقات مهم و حائز اهمیت تو زندگیتون هست که بخواین به اشتراکشون بذارین. ادامه می‌دین. بالاخره چندتایی مخاطب دارین. کسایی هستن که می‌شناسینشون. باهاشون کم‌وبیش درارتباطین. دوستشون دارین. دوستای جدیدی پیدا کردین. پیدا کردن دوستای جدید جزو آپشنای بلاگر بودن بود و شما نمی‌دونستین. کم‌کم خودتونُ موظف می‌دونین که تو بازه‌های مشخص زمانی پست بذارین و واسشون بنویسین. منتظرن و نمیشه مخاطباتونُ درنظر نگیرین. می‌نویسین. هنوز احساس رضایت می‌کنین اما به جایی می‌رسین که یه سوال ذهنتونُ مشغول می‌کنه: من تنها نویسنده وبلاگم، قلمم تا کِی می‌تونه واسه خواننده‌هام جذابیت داشته‌باشه؟ بالاخره روزایی می‌رسن که نوشته‌ها و ادبیاتم تکراری میشه.

    نمی‌دونم به این نقطه رسیدم یا نه، ولی امروز حس کردم که نوشته‌هام به مرور دارن کسالت‌بار می‌شن. تکراری می‌شن. اون‌قدری نوشتم که حتی بدونین چه‌جوری حرف می‌زنم و از اون مهم‌تر چه‌جوری می‌نویسم. اون‌قدری نوشتم که با زوایا و خفایای ذهن من آشنا باشین، اون‌قدری که نوشتم که کم‌کم دغدغه‌هام واستون تکراری بشه. به این فکر می‌کنم تا کِی می‌تونین نوشته‌هامُ بخونین؟



پی‌نوشت: امتحان دارم، غر زیاد می‌زنم. بذارین به حساب عدم تعادل قبل از امتحان :)))

نظرات 4 + ارسال نظر
هژار 1396,10,12 ساعت 08:18 ب.ظ http://hazhaar.blogfa.com

حرف حق جواب نداره :/

ثنا 1396,10,12 ساعت 12:35 ق.ظ http://mashang-malang.blogsky.com

بالاخره روز موعود فرا رسید :)))

تو امتحان بده من بگمم هوووووف .. بالاخره تموم شد

آرههههه...
بالاخرهههه...
خدا خودش کمکم کنه :))

محمدرضا 1396,10,11 ساعت 10:59 ب.ظ

همون گذاشتیم به حساب عدم تعادل... :)

لطف دارین :))

ثنا 1396,10,11 ساعت 10:54 ب.ظ http://mashang-malang.blogsky.com

آی لیلی لیلی لیلی .. هیچ وقت قلمت تکراری نمیشه برام .
همیشه بنویس .. قلمت مستدام :)))

دیگه اینکه گفتی امتحان :

شانه هایت را برای گریه کردن دوست میدارم ..
های های های ..

عزیزمممم
تو خیلیییی لطف داری...
_
_
آره فردا کوانتوم دارم :'((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد