کدهای مورس

   دو هفته پیش شروع کردم به یادگرفتن نوشتن با کدهای مورس. اولش واسم سخت بود کند بودم، به مرور بهتر شد ولی همچنان فکر می‌کنم خیلی کار سختیه. نقطه خط بازم نقطه خط. مامانم ازم می‌پرسه چرا باید یادگرفتن یه مشت کد که احتمالا بعد از جنگ جهانی دوم کاربردی نداشته واسم جذاب باشه؟ راستش هیچ‌وقت واسم مهم نبود دونستن جواب این سوال. این روزا گاهی بهش فکر می‌کنم. یعنی یه خورده ذهنمُ درگیر کرده.

   دانشگاه تهران یه کتابخونه مرکزی داره. لیلی، دختر داستان ما، کتابخونه مرکزیُ خیلی دوست داره. یه مدتی خیلی طولانی روزاشُ تو کتابخونه مرکزی می‌گذروند. کتابخونه مرکزی هم واسه روزاییه که حالتون خوبه هم واسه روزاییه که حوصله هیچ‌کسیُ ندارین. در خلال این رفت و آمدهای مدام لیلی تصمیم می‌گیره به بخش کتابای مرجع سر بزنه. لابه‌لای کتابای مرجع که همین‌جوری بی‌هوا و بی‌خیال داره چرخ‌می‌زنه یهو یه کتاب توجهشُ جلب می‌کنه. یه کتابیُ می‌بینه که روش به انگلیسی نوشته آموزش زبان هیروگلیف(!) خب باید بگم من یه مدتی روزا وقت می‌ذاشتم و می‌رفتم تا زبان هیروگلیف یاد بگیرم. می‌دونم ممکنه عجیب به نظر برسه ولی واقعا دوستش داشتم. البته حتی تا وقتی که مامان اشاره‌ای به عجیب بودنش نکرده بود نمی‌دونستم واقعا عجیبه!

   از پسِ این چیزای عجیب که ظاهرا علایق منُ تشکیل می‌دن باید بگم جدیدا به زبان لاتین علاقه‌مند شدم و البته عبری که به غایت معتقدم شانس یادگرفتن هیروگلیف از عبری تو ایران بیشتره. خواهرم بهم میگه واقعا به این فکر نکرده بودی که چرا حتی یه نفرم نیست که مثل تو فکر کنه؟ راستش همیشه به حساب بدشانسی گذاشته بودمش. همیشه به خودم حق می‌دادم که حداقل تو سلایقم مختار باشم...

   باشه قبول. واقعا عجیب. ولی واقعا لازمه این‌قدر باهاش ظالمانه برخورد بشه. هر روز دارم با این موضوع دست و پنجه نرم می‌کنم که با بقیه اونایی که دوروبرمن فرق دارم و باید مطابق منشور اخلاقی خانواده بیشترین سعیمُ واسه از بین بردن این تفاوت یا واسه پنهان‌کردنش بکنم...

نظرات 2 + ارسال نظر

گفتی کتابخونه مرکزی و کردی خرابم :)
نوشته های بلاگت رو خیلی دوست دارم. همون چیزاییه که دل براشون تنگ شده
ای کاش زمان هیچوقت نمیگذشت

آره...
کتابخونه مرکزی یکی از جاهاییه که خیلی دوستش...
موافقم...
کاش زمان هیچ‌وقت نگذره...
مرسی خیلی لطف داری...

ثنا 1396,06,30 ساعت 03:09 ب.ظ http://mashang-malang.blogsky.com/

چقد جالب !
من نمیدونستم زبان هیروگلیف چیه الان سرچ‌کردم .و چقد جالبه ها ! الان میتونم بهت بگم واقعا بهت افتخار میکنم میری دنبال چیزای عجیب و غریب یا علایق یا دنبال کنجکاوی هات!
خب این موارد برای عامه ی مردم خیلی عجیبه‌.چون در حوصله شون نمیگنجه ! یا بنظرشون کاربردی نیست.والا منم یه مدت داشتم زبان اشاره یاد میگرفتم خیلی باحال بود .ولی خب زدن تو ذوقم ://
یا دوس داشتم بورس یاد بگیرم.هنوزم یجورایی دنبالشم.یا خیلی چیزای دیگه.پس اصن فکر نکن تنهایی خیلی ها هستن که دوس دارن مثه تو هر روز چیز جدید و‌جالب یاد بگیرن.

آره...
همیشه interest عجیب و غریب تو دنیا وجود دارن ولی مسئله اینه که هیچ وقت یاد نگرفتیم با تفاوت‌ها کنار بیایم...
همیشه آدمایی که صرفا علایقشون با ما فرق داره رو مجبورشون کردیم شکل ما بشن...
مرسی ثنا:)
باعث شدی دوباره بنویسم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد