سکوت یک زمزمه...
سکوت یک زمزمه...

سکوت یک زمزمه...

شروع رسمی سال تحصیلی (البته با مقدار زیادی تاخیر :)))) )

   خب احتمالا همه‌اتون می‌دونین که من فیزیک می‌خونم و البته تو خوابگاه زندگی می‌کنم. خب از اونجایی که احتمالا همه‌اتون شنیدین یا به چشم خودتون دیدین که فیزیک رشته سختیه، باید اعلام کنم که در نهایت تاسف تو اوج داستانم باید یه کمی صبورتر باشین. واقعا می‌دونم به نوعی لطمه وارد کردن به پیشرفت‌های اخیرمه ولی باید بگم فکر نمی‌کنم بتونم همین‌قدر منظم بنویسم و ممکنه بعضی روزا چیزی نتونم پست کنم. تمام تلاشمُ می‌کنم که این اتفاق نیوفته...


مرسی :)

نظرات 4 + ارسال نظر

آره منم نمیخواستم انصراف بدم تحمل یه دختره واسم سخت بود :))

هنوز کسی به خاطر من انصراف نداده :)))

سینا 1396,07,15 ساعت 12:06 ق.ظ

تا چه حد باید بشناسین؟

فکر می‌کردم رفته باشین...
این اصرار شما منُ تو حدسم مصمم‌تر می‌کنه...

سینا 1396,07,14 ساعت 11:04 ب.ظ

رمز نمیدین؟

ببخشین خیلی خصوصیه...
من هنوز شمارو نمی‌شناسم :)

فیزیکی؟؟؟
ای خاطرات :(
منم فیزیک اتمی خوارزمی بودم
که انصراف دادم :)))

آره منم مبادرت به انصراف کردم ولی خانوادم به شدت مخالفت کردن...
فیزیک اون‌قدرام بد نیست :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد