ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکی از مسائلی که این روزا ذهنمُ به خودش مشغول میکنه اینه که اگه دختری به پسری بگه که ازش خوشش اومده کار درستی کرده یا نه؟ این که تابوشکنی محسوب میشه یا نه؟
سوالای مهمین، ولی من از جایی که من به قضیه نگاه میکنم فقط یه جواب مشخص میتونم واسش داشته باشم. من تحت هیچ شرایطی اینکارُ نمیکنم. دلایل خودمم واسه این کار دارم. تاکیدی رو درست یا منطقی بودنشون ندارم ولی خب حداقلش میتونم توضیح بدم و دوست دارم نظرتونُ بدونم.
من یه دختر کلاسیک دستهبندی میشم. از نقطهنظرهای مختلفی میشه به این رسید. از طرز لباس پوشیدنم، ادبیاتم، چیزایی که دوست دارم بخونم، آهنگایی که دوست دارم گوش کنم یا حتی موضوعاتی که اینجا درموردشون مینویسم. سعی میکنم ادای روشنفکرا رو دربیارم، اما تو جامعه من متاسفانه به مرزی رسیدیم که ترجیح میدیم برچسب متحجر بخوریم ولی شبیه خیلی از روشنفکرا نباشیم. از پسِ همه این حرفا میخوام به این برسم که من ترجیح میدم علاقه یه چیز دوطرفه باشه. آدما به دلایل مختلفی وارد رابطه میشن. دخترا وقتی به مردی علاقه نداشته باشن نسبتا راحت میتونن ردش کنن ولی پسرایی که تو رابطه نیستن و دختری بهشون پیشنهادی میده سختتر ازش میگذرن. نمیدونم چهجوری توضیحش بدم. نمیخوام تابوزده به این قضیه نگاه کنم اما خودم به شخصه از دختری که چنین کاری میکنه خوشم نمیاد.
تو بخشی از دیالکتیک تنهایی میگه که عشق پدیدهای طبیعی نیست. درواقع عشق انسانیترین پدیدهایه که وجود خارجی داره. قبولش دارم. اساسا بین حیوانات به غیر از رابطهای که بین مادر و فرزند هست، رابطهای آنچنانی بین دو جنس مطرح نیست. اگه بپذیریم که عشق یه پدیده انسانیه باید مطابق قوانین بازی بشه. من قوانینشُ بلد نیستم. یه بار باختم. دوباره ریسک نمیکنم تا میانبر بزنم. به خودم قبولوندم که اگه از مردی خوشم بیاد که از من خوشش نمیاد پس ارزشش علاقه منُ نداره و به راحتی میشه بیخیالش شد.
من اون دختری نیستم که بتونم از کسی خواستگاری کنم، کمااینکه کمتر مردی اینقدر واسم باارزشه که چنین کاری واسش بکنم. درمورد "آن دیگری" هم من هنوز نمیدونم اونقدری ازش خوشم اومده که بخوام یه رابطه جدیُ شروع کنم یا حتی این که تو مراحل خیلی ترسناکتر بخوام بهش چیزی بگم! اونجوری دوستی خوبی هم که داریم خراب میشه. الان مشکلی با رابطهامون ندارم. احتمالا چیز بیشتری نمیخوام، حداقل ممکنه چیزی که میخوام "آن دیگری" نباشه :)
پینوشت: خیلی تیترهایی که میزنم شبیه روزنامهها شده، نه؟
پینوشت۲: میدونم اینارو نباید اینجا گفت ولی دوست ندارم جای دیگهای بگم. به عبارتی جای دیگهای برای گفتن ندارم. امیدوارم از این که خیلی خصوصیه اذیت نشین...
مگه دختر مثلا لپتاپه که پسر از یدونه مجانیش خوشش بیاد :)) باشه پسر اینجوری احتمال قبول کردنش بالاتره نسبت به دختر ولی اگه دلیلش صرفا همینی که میگی باشه رابطه ی واقعی شکل نمیگیره. بعد از یه مدت زمان کوتاه معلوم همه چی مشخصه.
حالا من بحثم کلی هستش. وگرنه اینی که میگی رو درک میکنم. خودم واسه همین پیشنهاد ندادم. اینکه از یکی خوشت بیاد یه بحثه ولی تعهد یه مقدار متفاوته.
به نظرم رابطتون که بره جلوتر معلوم میشه، فقط اگه دوست داری سیگنال اینا بفرس :| تو ذوقشم نزن :))
چشم چشم...
مرسی :)
مگه هر دختری که پیشنهاد پسرو قبول می کنه عاشق پسرس؟ کلا قابل هضم نیست واسم.
آدم اگه کسیو دوست داشته باشه میره جلو که این فرصتو بوجود بیاره برای طرف مقابل که اونم دوسش داشته باشه. حالا یه جواب میده یا نمیده. دختر و پسرم نداره. میفهمم واسه خیلی از دخترا کار سختیه(که یه بخشیش بخاطر عقب موندگیمونه) ولی کسی که اینکارو میکنه حداقلش اینه که شجاعت داره.
کاملا بهت حق میدم و واقعا منتظر بودم که کسی چنین چیزی بگه...
اصلا وقتی تیتر میزنم شکستن تابو میخوام به همین برسم...
ولی یه سوال:
پسری که دختری بهش پیشنهاد میده تو وضعیت فعلی چه حسی بهش دست میده؟
مگه بدش میاد به طور اتومات بیزحمت دختری ازش خوشش بیاد؟
یکی دیگه از دلایلی که باعث میشه من چنین کاری نکنم ورای این که از واقعی بودن حسی که دارم مطمئن نیستم اینه که میدونم "آن دیگری" از این که دختری چنین کاری بکنه خوشش نمیاد. دوستدختر سابقش یه همچین حرکتی زده.
خب تو یه همچین موقعیتی چه پیشنهادی دارین؟ :)
همین فرمون بهترین فرمونه
تیترهات انقدر کوچیکن تو گوشی نمیشه خوند اصلا
باید قالبُ عوض کنم :)